تلخ تر از قهوه
روزنوشت های یک عدد محمدرضاتلخ تر از قهوه
روزنوشت های یک عدد محمدرضاپیوندها
- صحرا دشت هموار. بیابان . بر. هامون . زمین هموار و فراخ
- دوردست ترین جای جهان
- کاش زندگی عنوان نبود
- سیب گلو
- ۳۶۰ درجه
- سکوت یک زمزمه
- ابر ارغوانی
روزنوشت های اخیر
همهنوشته های قبلی
جستجو
1396/09/14 ساعت 14:48
آره یکی از دوستای جدیدم سه ساله اومده و میگه اینجا زود به زود تصمیمات عوض میشه چون اینقدر راه بازه که پی هر کدوم بری یه چیزی از توش درمیاد :))
البته چند وقت پیش یکی از دوستان مجازی که متخصص مغز و اعصابه تو صفحه اش نوشته بود یه مهارت رو انتخاب کنید و به همون بچسبید تا طعم واقعی موفقیت رو بچشید!
با جفت حرفات کاملا موافقم :) ولی هنوز تو دومی شک و شبهه هایی دارم
خوبه خودت کانادا نشینی :)) آره من فن فیسبوکم و تو فیسبوک زیاد مینوشتم واسه همین فیلترشکنم همیشه به راه بود. الانم می نویسم داستانهای آمریکانشینیم رو. اونجا مخاطبام دوستا و آشناهان :))
مگه پزشکی بخونی بعد بری phd یکی از این رشته ها. من فقط اینو میدونم دونستن علم کامپیوتر، برنامه نویسی، الگوریتم نوشتن و این چیزا خیلی تو دنیای پزشکی جواب میده :)
همون پس :)))
وای آره من عاشق الگوریتم و اینام. کلی هم مسابقه برنامه نویسی شرکت کردم ایران بودم. جدی میگی؟ نونم تو روغنه پس؟ :))) نمیدونم به خدا اصلا گیجم که کدوم راه رو برم
ذهنتو جون میده واسه رشته هایی مثل بیوانفورماتیک، نوروساینس، مهندسی پزشکی و این رشته ها که تلفیق دانش کامپیوتر و فنی به علاوه ی پزشکی لازمه. باور کن :))
بهش فکر کردم اتفاقا :)) ولی بعدش پزشکی نمیشه برم :(
آقا این آی پی شما که از امریکاس خیلی با کلاسه خدایی :))
البته ایرانم بودی به ندرت ای پی ایران رو میزد معلوم بود همش فیلتر شکنت روشنه :))
راستش منم این روزا روزای خوبی واسم نیستن...
هفته شلوغی داشتم. میشد و میشه خیلی نوشت ولی هب راستش اتفاقای مثبتی نبودن. امروز آپدیت می‌کنم وبلاگمُ...
-
-
راجع به آیلتستم واقعا متاسفم. با تمام وجودم دعا کرده‌بودم نمره خوب بگیری...
حالا قراره چی کار کنی؟
دستت درد نکنه :) خیر نبوده لابد
خوندمت
داستان بدی بود
منم متاسف شدم
:( من دیگه نمیپرسم حالا چی میشه. حقم داری بی حوصله باشی. یه مقدار ذهنتو خالی کن تا بعد ببینی برنامه چیه
راستش چیزی نمیشه، یه ترم عقب افتادم فقط باز
بدم نشد اگه استفاده کنم. میخوام دفعه بعد برای بایولوژی اپلای کنم نه کامپیوتر. لااقل اونجوری مطمئنم مجبور میشم پزشک بشم :))
حالا چرا پست پاک کردی؟ فقط پیام اومده بود که اپ کردی
به دلم ننشست :)) شعر سهراب سپهری بود و اینکه آیلتس باز ۶.۵ نشدم
کجایین آقا؟
خیلی وقته خبری نیست...
تو خودت نیستی
من آیلتس باز نیاوردم حوصله ندارم اصن
سلام. خوبی؟
ببین اگه کتاب خوب فارسی پیدا کردی میتونی لطف کنی با منم به اشتراک بگذاری؟ اون انجمن کتابخونو خوندم یه سری هم نرم افزار گرفتم ولی نمیدونم چرا همه چی سخت شده برا تبدیل pdf فارسی :| ممنونت میشم
آره حتما حتما
منم یه روز هر کار کردم نشد :| کشتم خودموها نشد ولی. فارسی البته الان نمیخونم که دنبالش باشم ولی دیدم حتما میگم بهت
سلام بر شما آقا محمدرضا خانِ ورزش دوست
خیلی خیلی ایده جالب انگیزی رو اختراع نمودین...
خیلی مرسی
سلام بر شما خانم باران
ممنوووون
خب من پست با دست خط خودم رو نوشتم..
و اینکه ان شاءالله تعداد دخترای باشگاتون زیادتر بشه و شما بیشتر ورزش کنی..هر چند احتمالا تا ی مدت دیگه وجودشون تو باشگاه براتون عادی بشه ..
اره دیدم ممنون :)
ای بابا. اره حق با تو هست عادی میشه بعد یه مدت کوتاه
امروز که خیلی عادی تر شده بود
بعدا میتونی از عوارض زندگی تو فرنگ ورزش صبح‌گاهی سنگینُ واسه نوه‌ات توصیف کنی :))))
دخترا اینقدر موثرن؟ :)
آره بابا خبر نداری :))
خط تو خواناست خیلی خوبه من از اونایی بودم که جزوه هامو تو دانشگاه هیشکی نمیگرفت با اینکه کامل و جامع بود :))
به به ورزش. ادامه بده امیدوارم دخترای بیشتری تو مسیر دویدنت باشن تا مجبور باشی بیشتر بدوی :))
آخی :))))
منم امیدوارم :)))
ورزش عالیه ...
همیشه برای سلامتی خودت ورزش کن... :)
شرمنده اگر حال خوبتو بد کردم بخاطر پستی که نمی دونم چطوری خوندیش!!! اگر توی خبرنامه آمده ببخشید . دارم مدتیه ارشیو گذشته مو روی این وبم میارم.
و خواهش میشه.... و واقعا پست بعدیمو با دست خط خودم مینویسم :)
ممنون که به این چالش دعوتمون کردی:)
آره تو خبرنامه اومده بود :)) خب پس قدیمیه
میگم جور در نمیاد ها :))
سلامت باشی
اینا پست های قدیمی من هست به تاریخا توجه کن مال فروردینه ....
شرمنده دارم نوشته های قدیمی مو روی وبم میارم....:(
آره من تاریخ رو نگاه نکردم. فقط نوشته بود که یک برگ سبز آپدیت کرده و منم رفتم تو خوندم