تلخ تر از قهوه

تلخ تر از قهوه

روزنوشت های یک عدد محمدرضا
تلخ تر از قهوه

تلخ تر از قهوه

روزنوشت های یک عدد محمدرضا

منظره اتاق هتل

چند هفته پیش یه عکس خوب از منظره هتلمون گرفتم. به نظرم قشنگ شد.


نظرات 4 + ارسال نظر
Baran 1396/07/06 ساعت 06:39 http://haftaflakblue.blogsky.com/

خیلی زیباست.خیلی.خصوصا اون ابرهای خوش رنگ ...
+درود و سپاس

لطف دارید

صحرا 1396/05/08 ساعت 20:45

چه جالب که خونه شو اجاره داده. حالا اینجا مگه کسی حاضره کسی رو تو فضای خصوصیش راه بده
چه خوب که با خانواده رفتی: )

اره برای ما خیلی عجیبه :) حتی عکسای شخصیشو از رو در و دیوار برنداشته :)
البته فعلا با پدرم هستم که به نوعی سخت میگذره.
پسرها مامانی هستن و دخترها بابایی :))

صبیره 1396/05/08 ساعت 13:14 http://mynb.blogsky.com

زیباست...

قدرت خداست :)

صحرا 1396/05/08 ساعت 13:02

هتل؟
الان خونه گرفتی؟ یا خوابگاه؟

اوایل هتل بودیم، الان ساکن خونه یک خانم معلمی هستیم که چون تعطیلات تابستانی بود میخواست برگرده کشورش و خونش رو دو ماه اجاره داد! با تمام وسایل و کامپیوتر و همه چیز :| حالا که اینجا ساکنیم سخت مشغول خونه پیدا کردن هستیم، ولی هر خونه که میبینیم یه اشکالی توش درمیاد.
(من با خانواده اومدم)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد