تلخ تر از قهوه

تلخ تر از قهوه

روزنوشت های یک عدد محمدرضا
تلخ تر از قهوه

تلخ تر از قهوه

روزنوشت های یک عدد محمدرضا

تحول، شکست

توی این دو سال، هر تحولی که تجربه کردم، آخرش شکست بود.

اوضاع بدتر شد، و آرزو می‌کردم که کاش این تحول اتفاق نمی‌افتاد.

اصولا تحول چیز ترسناک و جذابی هست.

آدم‌های کمی هستن که تحول به نفعشون تموم شده باشه و سینه سپر کنن و با افتخار بگن ما فلان تحول رو انجام دادیم و فلان پیشرفت رو کردیم و...

تحول‌های زندگی من حداقل، افتضاح بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
صحرا 1395/11/06 ساعت 18:15

برداشتن قدمهای بزرگ همیشه اولش افت و خیز داره. تا راه و چاهو یاد بگیری طول میکشه.
!Dont Give up

چشم :)

صحرا 1395/11/04 ساعت 00:42

ولکام بک

ممنون :)
دنبالت میکردم :)
ببخشید نظر نمیذاشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد