این پستت رو چندباری خوندم اما واقعا نمیدونستم کجای ذهنمُ بشکافم تا بشه ازش یه جمله بیرون بیارم این روزا اینقد حالم بدِ که دلم میخواد خودِ واقعیمُ از بینِ این همه اتفاقات بیرون بکشمُ بغلش کنم بهش بگم: همه جی درست میشه ...آروم باش گاهی آدما دلشون میخواد یه گوشه بشینن ، زانوهاشونُ تو بغل بگیرن و یکی رو داشته باشن تا به چشماش نگاه کنه و حرفهای خوب بزنه از اون حرفا که دلت میخواد چشماتُ ببندی ، بعد یه نفسِ عمیق بکشیُ بگی: آخــــــــــــیش ...آروم شدم...مرسی که هستی ولی... نمیدونم چی شد که یه دفعه اینارو نوشتم بدون توی این روزای مبهمم ، میخونمت اما خاموش
اون کامنتت رو تایید کنم؟
نمیدونم وبلاگ خودته :)
این پستت رو چندباری خوندم اما واقعا نمیدونستم کجای ذهنمُ بشکافم تا بشه ازش یه جمله بیرون بیارم
این روزا اینقد حالم بدِ که دلم میخواد خودِ واقعیمُ از بینِ این همه اتفاقات بیرون بکشمُ بغلش کنم
بهش بگم: همه جی درست میشه ...آروم باش
گاهی آدما دلشون میخواد یه گوشه بشینن ، زانوهاشونُ تو بغل بگیرن و یکی رو داشته باشن تا به چشماش نگاه کنه و حرفهای خوب بزنه
از اون حرفا که دلت میخواد چشماتُ ببندی ، بعد یه نفسِ عمیق بکشیُ بگی: آخــــــــــــیش ...آروم شدم...مرسی که هستی
ولی...
نمیدونم چی شد که یه دفعه اینارو نوشتم
بدون توی این روزای مبهمم ، میخونمت اما خاموش
میفهمم :)
من هم میخونمت، اما نه نوشتنم میاد نه کامنت
ببخشید
خاطره ها...
...
لعنت به این دکل
چرا؟